سفارش تبلیغ
صبا ویژن

ارزیابی نتایج نخستین سفر استانی دولت در گفت وگو با دکتر قنبری

d 

دولت نهم را با چهار مشخصه می توان شناخت؛ سه مشخصه از جنس وعده و وعید است و یک مشخصه گام عملی در بررسی نیازهای مردم. آوردن پول نفت سر سفره های مردم، واگذاری سهام عدالت و تاسیس صندوق مهررضا، سه وعده ای است که محمود احمدی نژاد از روز اول مطرح کرد و خیلی ها سرانجام آن را انتظار می کشند. مشخصه چهارم که از آن می توان به عنوان تمهیدی برای شناخت و حل مشکلات مردم مناطق محروم یاد کرد «سفرهای استانی» است؛ سفرهایی که از روز اول با انتقادات بسیاری همراه بود و هرچه به تعداد سفرها افزوده شد بر تعداد منتقدان هم افزوده شد؛ منتقدانی که هم در طیف اصلاح طلب جا داشتند و بخش عمده ای هم اصولگرا بودند.

گذشت چهارده ماه از نخستین سفر استانی دولت، فرصت مناسبی بدست می دهد تا عملکرد مسوولان اجرایی درخصوص تحقق وعده های داده شده در سفر استانی هیات دولت مورد بررسی قرار گیرد و برای رسیدن به این مقصود بهترین راه توجه به ارزیابی های نماینده ایلام در مجلس است که رئیس جمهور نخستین سفرش را به آن استان انجام داد.

دکتر داریوش قنبری، عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس، هرچند که نخستین دوره حضور در پارلمان ایران را تجربه می کند اما به عنوان یکی از جوان ترین نمایندگان مجلس طی دو سال گذشته بسیار اثرگذار و فعال ظاهر شده است. وی در ارزیابی خود از نتایج سفر استانی هیات دولت به استان ایلام ابراز عقیده می کند که به بسیاری از وعده ها عمل نشده و افزایش انتظارات مردم، مشکلات زیادی در سطح استان پدید آورده است. گفت وگو با نماینده ایلام از این لحاظ که بررسی و نقد یکی از چهار مشخصه دولت نهم را دربردارد حائز اهمیت است.

سجاد سالک:

? آقای دکتر قنبری، ایلام نخستین استانی بود که شاهد سفر استانی رئیس جمهور بود. ایلامی ها اکنون نسبت به این سفر و دستاوردهایش چه نظری دارند؟

حدود یک سال از سفر رئیس جمهور به استان ایلام می گذرد. در جریان این سفر وعده های زیادی داده شد و هیات دولت مصوباتی در استان داشت، اما با گذشت حدود 14 ماه از این سفر، بسیاری از مصوبات روی کاغذ باقی مانده و جنبه عملی به خود نگرفته است.

? دولت در استان ایلام چند مصوبه داشت؟

63 مصوبه.

? کدام یک از مصوبات دولت عملی نشده است؟

در ارزیابی عملکرد دولت می توان گفت مصوباتی که برای دولت هزینه داشت و مستلزم یکسری سرمایه گذاری های خاص بوده جنبه عملیاتی به خودش نگرفته است.

? کدام مصوبات به اجرا درآمده است؟

مصوباتی که عملی شدن آنها برای دولت بار مالی نداشته اجرا شده است.

? می شود به یک نمونه از این مصوبات اشاره کنید؟

مثلا یکی از مصوبات دولت، این بوده که ساختمان فرسوده جهاد کشاورزی استان ایلام به سازمان میراث فرهنگی واگذار شود که این مصوبه عملی شده است. به هر صورت مصوباتی عملی شده که چنین شکلی داشت.

? اساسا مصوبات دولت در استان ایلام را چگونه ارزیابی می کنید؟

متاسفانه برخی از مصوبات دولت در استان ایلام به شکلی بود که در شأن دولت نبود.

? مثل چه مصوبه ای؟

مثلا سال گذشته به مناسبت سفر آقای احمدی نژاد به استان ایلام یک کوپن قند و شکر اعلام شد که این اصلا در خور شأن هیات دولت و رئیس جمهور نبود. آیا رئیس جمهور و وزیرانش این همه راه آمده اند که در یک جلسه بنشینند و تصویب کنند که برای مردم استان ایلام کوپن قند و شکر اعلام شود؟ متاسفانه بسیاری از مصوبات دولت تا این حد نازل بوده و مصوبات کلان دولت هم عملی نشده است.

? دیگر مصوبات عملی شده دولت به چه شکلی بود؟

مصبواتی از قبیل نوسازی ساختمان های اداری و تجهیز ادارات ازجمله مصوباتی بود که عملی شد. اما باید توجه داشت که اجرایی شدن این مصوبات باعث ایجاد تغییر عملی و مهمی در زندگی اقتصادی و اجتماعی مردم نشده است.

? همه مصوبات دولت که اینگونه نبود؟

نه اینگونه نبود، اما باید توجه داشت که این قبیل مصوبات در توسعه استان ایلام تاثیری ایجاد نکرد. از سویی مصوباتی هم بود که برای توسعه و رشد استان ایلام مفید به نظر می رسید اما این قبیل مصوبات اصلا اجرا نشد. مثلا پروژه ای مثل تصفیه خانه فاضلاب برای برخی شهرستان ها از مصوبات خوب دولت بود، اما هنوز گامی در جهت اجرایی کردن آن برداشته نشده است.

احداث یک مجتمع پتروشیمی در استان ایلام از مصوبات درست بوده که هنوز از ساخت این مجتمع خبری نشده است. در سفر استانی دولت به استان ایلام مقرر شد یک منطقه ویژه اقتصادی در شهرستان مهران ایجاد شود که برای تحقق این مصوبه هم تا به حال هیچ گامی برداشته نشده است. قرار شد مبالغی جهت اتمام برخی کارهای عمرانی و توسعه استان در نظر گرفته شود که از این هم خبری نشد.

? چه میزان اعتبار برای اتمام پروژه های عمرانی تخصیص داده شد؟

آقای احمدی نژاد در جمع مردم ایلام وعده دادند که 70 میلیارد تومان به پروژه های عمرانی استان ایلام اختصاص یابد اما از این مبلغ تنها حدود 27 میلیارد تومان تحقق پیدا کرد. به این ترتیب می شود گفت، اصلی ترین وعده های رئیس جمهور به مردم ایلام تحقق پیدا نکرد. البته این پروژه های مهم هم در اصل تحول چندانی در استان ایلام ایجاد نمی کند.

? به چه علت؟

به خاطر اینکه پروژه های مصوب دولت، پروژه های مهمی نیستند. مثلا اینکه تصفیه خانه فاضلابی برای شهری ایجاد شود، پروژه ای نیست که از لحاظ اقتصادی دردی از مردم دوا کند یا بتواند بیکاری مردم ایلام را برطرف کند. اما نکته این جا است که حتی همین مصوبات کم اهمیت هم عملی نشده است.

? آیا می توانید به صورت آماری بگویید چه میزان از وعده های دولت عملی شده است؟

براساس محاسبات صورت گرفته تنها 30 درصد مصوباتی که نیازمند بار مالی بوده عملی شد و درخصوص اجرایی شدن 70 درصد مصوبات هیچ گامی برداشته نشده است. در مقابل آن دسته از مصوباتی که شامل موافقت یک دستگاه و رفع گیرهای اداری یک وزارتخانه بوده تا حدی عملی شده است.

? پس در واقع می توان گفت که سفر استانی رئیس جمهور به استان ایلام به حل مشکلات اداری مردم کمک رسانده است.

اینطور نیست که می گویید. چون طی ماه های گذشته مشکلاتی در استان حل شده که اگر سفر رئیس جمهور هم صورت نمی گرفت طبیعتا خودش حل می شد. ضمن اینکه برخی مصوبات دولت در استان ایلام مثل رفع مشکلات اداری دستگاه های اجرایی در حد برگزاری جلسه شورای برنامه ریزی استان بوده و نیازمند آن نبود تا هیات دولت جمهوری اسلامی با آن ساختار عریض و طویل راه بیفتد و رنج شورا متحمل شود تا یک مشکل اداری را برطرف کند. چرا که شورای برنامه ریزی استان هم با تشکیل یک جلسه می توانست این مصوبات را داشته باشد.

? ولی به هر صورت مسوولان دولتی ادعا می کنند که مصوبات مهم و تاثیرگذاری در استان داشته اند.

من برای شما یک مثال می زنم تا متوجه شوید اهمیت مصوبات استانی هیات دولت در ایلام تا چه بوده است. اصلاح کانال آبرسانی یک روستا و یا اصلاح هندسی جوی آب یک ده، تصمیمی است که حتی نیازمند تشکیل جلسه شورای برنامه ریزی استان هم نبوده و بررسی آن در اداره کل جهاد کشاورزی استان کفایت می کند. اما دولت آمده و با حضور رئیس جمهور تصویب کرده که کانال آبرسانی یک روستا اصلاح شود. از این مثال می خواهیم نتیجه بگیریم که کلاس مصوبات دولت در شأن هیات دولت نبوده است.

پس شما اساسا مصوبات دولت را پایین تر از کلاس کاری هیات وزیران ارزیابی می کنید.

بله، مسئله اصلی در ارزیابی سفر استانی دولت به ایلام این است که ماهیت مصوبات دولت در حد سفر رئیس جمهور و وزیرانش به استان نبوده و تصمیماتی گرفته شده که در جلسات داخلی استان امکان تصمیم گیری کارشناسی تری هم وجود داشته است.

? مسوولان دولتی می گویند که روند اجرایی پروژه ها در استان ایلام بسیار مثبت است این گفته ها چقدر واقعیت دارد.

یکی از مسوولان دولت چندی پیش اظهار داشته بود که 70 درصد مصوبات دولت عملی شده است. این در حالی است که بررسی های کارشناسی خلاف این را نشان می دهد؛ چنانکه از مصوباتی که دارای بار مالی بوده فقط 30 درصد عملی شده و 70 درصد آنها بلاتکلیف مانده است. ضمن اینکه اعتبارات تخصیص داده شده به استان نیز در راستای شعارهای عدالت محوری دولت نیست.

? چطور؟

ببینید، دولت هدف خود را تحقق عدالت عنوان کرده است و تحقق عدالت هم به معنی ایجاد نوعی توسعه متوازن در استان های محروم است. اما ما شاهدیم که در سفرهای استانی به توسعه متوازن هیچ بهایی داده نمی شود.

? از چه نظر؟

برای درک بهتر این گفته می شود مصوبات دولت در استان های محروم را با مصوبات دولت در استان های غیر محروم مقایسه کرد. با یک مقایسه ساده مشخص می شود که مصوبات دولت در استان های برخوردار به مراتب وزین تر و مهمتر از مصوبات دولت بوده در استان های محروم. به این ترتیب می توانم بگویم هدف اصلی دولت که تحقق عدالت بوده در سفرهای استانی گم شده و تلاش جدی برای تحقق عدالت صورت نگرفته است.

? ولی دولتمردان تاکید دارند که گام های مهمی برای عدالت گستری برداشته اند...

من می خواهم این ادعا را داشته باشم که سفرهای استانی نه تنها باعث پرشدن شکاف توسعه میان مناطق برخوردار و محروم نشده بلکه حتی باعث شده که شکاف توسعه تشدید هم شود و این خلاف شعار دولت در راستای تحقق عدالت است.

? با همه اینها ولی به نظر می رسد سفر استانی رئیس جمهور و هیات دولت به استان ها باعث شده تا مسوولان عالی دولت با مشکلات و کاستی های مردم در مناطق دور افتاده از نزدیک آشنا شوند.

متاسفانه با تمام ادعایی که دراین زمینه می شود ما در سفر استانی هیات دولت به استان ایلام حتی این مورد را هم ندیدیم. یعنی هیچ گاه شاهد آن نبودیم که رئیس جمهور با مردم روبه رو شده و از مشکلات آنها کسب اطلاع کند. حداقل انتظار از دولت این بود که وقتی به ایلام آمدند در درون استان با مردم صحبت کنند و ضمن بازدید از تمام منطقه با وضعیت معیشتی و اقتصادی مردم از نزدیک آشنا شدند. اما چنین اتفاقی در ایلام نیفتاد.

? پس در سفر رئیس جمهور به استان ایلام از کجا بازدید به عمل آمد؟

در استان ایلام و بسیاری از استان هایی که من اطلاع دارم این اتفاق افتاد که رئیس جمهور به مرکز هر شهرستانی رفت، در آنجا یک سخنرانی برای مردم انجام داد و در نهایت در مرکز استان، جلسه هیات دولت را تشکیل داد تا مصوباتش را اعلام کند. ولی رئیس جمهور هیچ گاه از نزدیک شاهد معضلات و مشکلات استان نبود.ولی در هر سفر استانی اعلام می شود که تعدادی از وزیران برای آشنایی با مشکلات مردم به شهرستان های دور افتاده می روند.

بله این اتفاق در ایلام هم افتاد ولی در ایلام اولا به برخی شهرستان های محروم هیچ وزیری سفر نکرد و در برخی شهرستان ها هم که این سفر صورت گرفت به برگزاری جلسه با فرماندار و شنیدن مشکلات از زبان مسوولان محلی قناعت شد. این در حالی است که آگاهی از مشکلات مردم به چنین طریقی می تواند در تهران هم اتفاق بیفتد و برای شناخت مشکلات به این شیوه نیازی به سفرکردن و هزینه کردن احساس نمی شود. یعنی اگر قرار است وزیران به سفر استانی بروند تا در آنجا مشکلات مردم را از زبان فرماندار بشنوند چه نیازی به سفر استانی است؟ آقایان می توانند در دفتر خود بنشینند و مسوولان با حضور در تهران گزارشی از مشکلات مردم ارائه دهند.

? به هزینه سفرهای استانی اشاره کردید. برآوردی از این هزینه ها دارید؟

ارزیابی ها حاکی از این است که هر سفر رئیس جمهور بالغ بر 500 میلیون تومان هزینه دارد.

? این آمار را چگونه محاسبه کرده اید؟

براساس اطلاعاتی که استانداری ایلام در اختیار من قرار داده، این استانداری بابت آماده کردن مقدمات سفر، تشریفات، آماده ساختن هتل و کارهای جانبی، حدود 200 میلیون تومان هزینه کرده است در کنار این هزینه پرواز، رفت و آمد، حق ماموریت پرسنل و مسائل امنیتی، هزینه هایی را ایجاد می کند که من حساب کردم اگر هر استانی، 10 شهرستان داشته باشد و هیات دولت بخواهد سه روز در استان بماند، مبلغی حدود 300 میلیون تومان هم از سوی دولت هزینه خواهد شد که با مبالغ صرف شده توسط استانداری به حدود 500 میلیون تومان بالغ می شود.

? ظاهرا در ایام سفر رئیس جمهور به هراستان، ادارات دولتی و مدارس هم تعطیل می شود؟

بله، جدا از هزینه های ریالی که بابت هر سفر استانی صورت می گیرد تعطیلی ادارات دولتی و امورات استان هم لطمات زیادی وارد می کند. ضمن اینکه در استان ایلام تقریبا از یکماه قبل از سفر رئیس جمهور، تمام امورات استان به حالت نیمه تعطیل درآمد و همه ادارات به دنبال این بودند که بیلان کاری تهیه کرده و گزارشی از فعالیت های خود را برای ارائه به رئیس جمهور آماده کنند. از طرف دیگر امورات عادی اداری مختل شد و مسوولان در پی تهیه نیازمندی های خود برآمدند و فعالیت های روزمره به شکل نیمه تعطیل درآمد.

? گفته می شود در پی هر سفر استانی، انتظارات مردم افزایش یافته و توقعات مردم بالا می رود. این وضعیت در استان ایلام به چه شکل بود؟

به نکته خوبی اشاره کردید چون بحث اساسی در سفرهای استانی دولت همین است. من معتقدم هزینه ریالی که دولت بابت هر سفر می پردازد در قبال هزینه سیاسی که از این بابت پرداخت می شود چیزی نیست. دولت حتی اگر بابت هر سفر 500 میلیون تومان خرج کند چون هزینه اقتصادی بوده قابل جبران است؟

? منظورتان از هزینه های سیاسی چیست؟

ببینید، رئیس جمهور در سفر به استان ایلام و دیگر استان ها در جمع مردم، وعده هایی را مطرح می کند که از نظر بسیاری از کارشناسان ،غیرکارشناسی و غیرقابل تحقق است. عملی نشدن این وعده ها با گذر زمان به ایجاد نارضایتی منجر شده و گلایه مردم را برمی انگیزد.

? می شود به طور مصداقی به یکی از این وعده های غیرکارشناسی اشاره کنید؟

مثلا رئیس جمهور در سفر به استان ایلام وعده داد که مدت بازپرداخت وام های بخش کشاورزی را تمدید و معاف از دیرکرد و سود کند. همین موضوع اکنون باعث ایجاد یک بحران جدی در میان کشاورزان استان ایلام شده است.

? چطور؟

به خاطر اینکه از زمانی که آقای احمدی نژاد در استان ایلام اعلام کردند مدت بازپرداخت وام های کشاورزی استان ایلام تمدید می شود، کسی برای پرداخت وام هایش به بانک مراجعه نکرده است. این در حالی است که عدم پرداخت بدهی به بانک ها باعث شده تا بانک ها دیگر توان پرداخت وام جدیدی را نداشته باشند و به این ترتیب امورات بانک ها هم مختل شده است. اکنون در استان وضعیتی به وجود آمده که بدهکاران، بدهی خود را پرداخت نمی کنند و تمام بدهی آنها روی هم انباشته شده است، به طوری که بعضی اشخاص که قبلا می توانستند بدهی ماهانه خود را به بانک پرداخت کنند، پس از وعده رئیس جمهور 14 ماه است که بدهی خود را پرداخت نکرده اند و همه اینها روی هم تلنبار شده و مشکلات بیشتری برای بازپرداخت آن ایجاد می کند.

حالا تصور کنید از یک طرف بانک از طلب خودش نمی گذرد و از طرف دیگر مردم هم با شنیدن وعده رئیس جمهور مبنی بر تمدید بازپرداخت وام ها و معاف شدن از جریمه دیرکرد دیگر بدهی شان را پرداخت نمی کنند.

? در این میان تکلیف چیست؟

نتیجه این وضعیت چنین شده که هر روز ماموران بانک ها به منزل مردم مراجعه کرده و پرداخت وام ها را خواستار می شوند، مردم هم به رویارویی با ماموران برآمده و وعده رئیس جمهور را یادآور می شوند. در هر صورت اکنون ماموران به فشار و تهدید روآورده و به زحمت می خواهند وام ها را پس بگیرند و همین موضوع یک جو نارضایتی در میان کشاورزان ایجاد کرده که به نظر من این موضوع می تواند از نظر سیاسی تبعات منفی درپی داشته باشد. به خاطر همین از رئیس جمهور می خواهم در دیگر سفرهای استانی از طرح وعده هایی که عملیاتی نیستند پرهیز کند.

چون وقتی وعده ای داده می شود، به دنبال آن وعده انتظاری ایجاد می شود و وقتی افزایش انتظارات با افزایش امکانات همراه نباشد، شکاف امکانات و انتظارات ایجاد شده و می تواند منجر به ایجاد نارضایتی های سیاسی شود.به همین خاطر می خواهم هشدار دهم که سفرهای استانی دولت به خاطر انتظارات فزآینده ای که در مردم ایجاد می کند ممکن است هزینه های خطرناکی را به نظام تحمیل کند.

? طرح این وعده های غیرکارشناسی از کجا ناشی می شود؟

به هر صورت حضور هیات دولت در هر شهرستانی با استقبال مردم مواجه می شود و به نظر می رسد دولتمردان درپی مواجه شدن با تشویق های مردم، دچار جوگرفتگی شده و در یک فضای خاص ذهنی بدون درنظرگرفتن امکانات واقعی استان، اقدام به طرح وعده هایی می کنند و تبعات وعده های خود را درنظر نمی گیرند. این وضعیت باعث می شود تا درنهایت نوعی بی اعتمادی هم در جامعه شکل بگیرد و حرف مسوولان بین مردم خریداری نداشته باشد.

? چرا این وضعیت در سفرهای استانی به وجود آمده؟

به خاطر اینکه سفرهای استانی بسیار جنبه احساسی دارد و مسوولان در این سفرها پس از مشاهده تشویق های مردم، اسیر احساسات شده و برای پاسخ دادن به ابراز احساسات مردم، وعده های غیرکارشناسی سر می دهند.

? شما چه پیشنهادی برای منطقی شدن سفرهای استانی دارید؟

رئیس جمهور می تواند اکیپی را مامور کند تا مصوبات سفرهای استانی را پیگیری و عملی شدن وعده ها را بررسی کند. یک هیات ویژه می تواند به بررسی نتایج سفرهای استانی پرداخته و بررسی کند که چه میزان از وعده های داده شده در استان ها عملی شده است. شاید اگر رئیس جمهور، مشاورینش متوجه شوند که بسیاری از مصوبات دولت در استان ها روی کاغذ باقی مانده اند، فکری اساسی کرده یا لااقل در سفرهای بعدی از طرح وعده های غیرکارشناسی خودداری کند.

? به نظر می رسد این هیاتی که شما گفتید تشکیل شده است. چون من یادم می آید دوماه پیش در سالگرد سفر استانی هیات دولت به استان ایلام، هیاتی به ریاست معاون اول رئیس جمهور به ایلام سفر کرد و از مراحل پیشرفت پروژه ها در این استان بازدیدی به عمل آورد.

درست است که معاون اول رئیس جمهور در سالگرد سفر آقای احمدی نژاد به ایلام، سفری به این استان داشت اما نمایندگان این استان در اعتراض به عملی نشدن وعده های رئیس جمهور، وی را همراهی نکردند و ایشان هم متاسفانه پس از بازدید خود در گزارشی از پیشرفت پروژه ها در استان ایلام ابراز رضایت کردند.

? چرا این گزارش داده شد؟

به نظر می رسد معاون اول رئیس جمهور تحت تاثیر گزارش های خلاف واقع مسوولان دولتی در استان ایلام قرار گرفته است، چراکه باوجود نارضایتی مردم از تحقق مصوبات دولت، مسوولان اجرایی معتقدند پیشرفت پروژه ها بسیار خوب بوده و به همین خاطر گزارش های مثبتی به معاون اول رئیس جمهور ارائه کرده اند.

? یک بحثی که در میان برخی مردم شایع است این است که دولتمردان برای تحقق وعده های خود مصمم اند اما مجلس در این زمینه به دولت کمک نمی کند. آیا واقعا چنین است؟

اصلا اینگونه نیست. به هرصورت وقتی وعده ای داده می شود و درنهایت عملی نمی شود، هرکسی به دنبال آن است تا به شکلی کم کاری خودش را توجیه کرده و مقصرش را دیگری عنوان کند. شانه خالی کردن از زیر بار مسوولیت متاسفانه شامل حال دولت هم شده و در مواقعی شاهد آن بوده ایم که مسوولان اجرایی هم اعلام کرده اند که ما می خواهیم کار انجام دهیم، اما مجلس نمی گذارد.

این درحالی است که ما شاهد آن هستیم که عملا هیچ طرح عملی خاصی به مجلس نیامده که ببینیم مجلس با آن مخالفت کرده باشد. از طرفی اگر دولت درصدد تحقق برنامه ای است که اجرای آن منوط به تصویب مجلس است، در سفرهای استانی بهتر است به مردم اعلام کند که درصورت تصویب مجلس آن را عملی می کنیم. اگر خودشان می دانند که تصمیم گیر اصلی نیستند چرا همین طوری وعده می دهند.

? پس چه باید کنند؟

اگر واقعا دنبال توسعه استان ها هستند بهتر است اول نیازهای هر استان را بررسی کنند و برنامه هایشان را به مجلس بفرستند و پس از تصویب مجلس به مردم اعلام کند. اما وضعیتی که الان به وجود آمده شائبه تبلیغاتی بودن سفرهای استانی را به ذهن متبادر می کند.

? یعنی دولت باید چگونه عمل کند؟

دولت اگر واقعا قصد خدمت رسانی داشته و به دنبال کار تبلیغاتی نیست می تواند در هر سفر استانی، نیازها و مشکلات هر استان را شناسایی کرده و در پایان هر سفر از بیان مصوبات و وعده ها خودداری و پس از تدوین برنامه ها و ارائه لوایح به مجلس و تصویب نهایی، آن را به مردم اعلام کند. اما آنچه که الان اتفاق می افتد یک بهره برداری تبلیغاتی است.

? مصداقی هم در این زمینه دارید؟

به عنوان مثال دولت در دو شهرستان استان ایلام وعده داده بود که تصفیه خانه فاضلاب ایجاد کند. آقایانی که مدعی هستند مجلس جلوی کارهای دولت را می گیرد بگویند مجلس کجا جلوی ساخت این دو تصفیه خانه را گرفته؟ این وعده نه چندان مشکل، چرا تا به حال عملی نشده است؟

? خب واقعا چرا عملی نشده؟

بهانه دولتی ها این است که کمیسیون ماده 32 تصویب نکرده است.

? این کمیسیون ماده 32 زیرنظر کجا فعالیت می کند؟

این کمیسیون زیرنظر خود دولت بوده و وظیفه آن این است که شروع پروژه ها را تصویب کند. نکته جالب اینجاست که بسیاری از پروژه هایی که دولت وعده انجام آن را می دهد از سوی همین کمیسیون ماده 32 تصویب نمی شود. یعنی بخشی از دولت وعده ای می دهد و بخش دیگر آن را تصویب نمی کند. به خاطر همین است که بسیاری از کارشناسان معتقدند دولت عزم جدی برای تحقق وعده هایی که می دهد ندارد، اما در مقابل مجلس را متهم می کند.

? پس به نظر شما، مجلس همکاری لازم را با دولت داشته است؟

در یک سال و نیم گذشته، هیچ گاه شاهد آن نبودیم که دولت طرحی برای توسعه استان هایی که به آن سفر کرده داشته باشد و مجلس با آن مخالفت کرده باشد. این درحالی است که دولت اساسا دیگر دنبال افزایش پروژه های عمرانی و اعتبارات آن نیست. البته سال گذشته دولت اعتبارات عمرانی بیشتری درخواست می کرد اما امسال با کسب تجربیات بیشتر، دیگر چنین خواستی مطرح نمی شود.

? آقای دکتر! انتقاداتی که از جانب شما و دیگر نمایندگان مجلس مطرح می شود ممکن است با این پاسخ از سوی دولت مواجه شود که الان زمان نامناسبی برای سنجش وعده های سفرهای استانی نیست و باید تحقق این وعده ها را در یک زمان منطقی انتظار کشید. به نظر شما آیا اکنون برای طرح این انتقادات زود نیست؟

من قبول دارم که برای سنجش عملکرد دولت باید به رئیس جمهور و مسوولان اجرایی فرصت داد، اما خیلی از پروژه ها هستند که در زمان مشخصی باید به اتمام می رسیدند که اینها هنوز به انجام نرسیده اند.

? مثلا چه پروژه ای؟

به عنوان نمونه می توانم از ایجاد منطقه ویژه اقتصادی در مهران یاد کنم که اجرایی کردن این پروژه نیاز به زمان زیادی ندارد. از طرف دیگر همه می دانیم که عمر دولت کوتاه است و وعده های دولت باید در پایان چهارسال تحقق پیدا کند.

این درحالی است که مسئله اصلی به این برمی گردد که دولت حتی اگر قرار باشد وعده هایش را در پایان چهار سال عملی کند، حداقل الان باید نشانه هایی از پیشرفت پروژه ها را نشان دهد و ما زمینه هایی از تلاش برای تحقق وعده ها را شاهد باشیم. به عنوان مثال وقتی دولت قرار بوده ظرف 14 ماه گذشته مبلغ 70 میلیارد تومان به استان ایلام اختصاص دهد اما از این مبلغ فقط 27 میلیارد تومان تحقق یافته، نمی شود گفت که الان برای سنجش عملکرد دولت زود است، چون دولت خودش مشخص کرده بود تا چه مقطعی چه میزان بودجه اختصاص دهد.

از طرف دیگر خیلی از پروژه های وعده داده شده طی 14 ماه گذشته اصلا شروع نشده که بتوان زمان اتمام آن را ارزیابی کرد. البته اگر پروژه ها شروع شده بود و تاخیر داشت بازهم قابل توجیه بود اما اصلا کلنگ بسیاری از پروژه ها به زمین زده نشده است. چنین است که 14 ماه پس از گذشت سفر استانی رئیس جمهور به استان ایلام، دستاوردهای خاصی دیده نمی شود.


مذاکره ایران و امریکا دستاوردی نداشته است

داریوش قنبری عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی؛
مذاکره ایران و امریکا دستاوردی نداشته است
گروه سیاسی، کیوان مهرگان؛ دکتر داریوش قنبری عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس هفتم در گفت وگو با اعتماد نقش کمیسیون متبوع خود را در مساله هسته یی و دیگر مسائل سیاست خارجی کشور کمرنگ تر از وزارت امور خارجه و شورای عالی امنیت ملی می داند. با این حال باید از وی به عنوان یکی از کارشناسان حوزه سیاست خارجی دیدگاه هایش را پرسید.

داریوش قنبری که علاوه بر نمایندگی مردم ایلام استاد دانشگاه نیز هست تحلیل خود را از تحولات پرونده هسته یی با اعتماد در میان گذاشت.

شرایط ایران در پرونده هسته یی کاملاً متفاوت شده است. از یک سو موضع گیری ها و برخوردها تندتر شده و از طرف دیگر دبیرکل آژانس از توافق اخیر بین ایران و آژانس حمایت کرده است. شما چه موقعیتی برای پرونده هسته یی ایران در این شرایط قائل هستید؟

بعد از اینکه توافقاتی بین هاینونن و مقامات امنیت ملی کشورمان صورت گرفت و گزارشی که البرادعی ارائه کرد، برداشت ها به این سمت بود که پرونده هسته یی ایران خاتمه پیدا کرده است یا در بدبینانه ترین حالت این توافق مورد توجه کشورهای اروپایی و امریکا قرار بگیرد، اما نه در خوش بینانه ترین حالت و نه در بدبینانه ترین وجه آن اتفاق نیفتاد. چون موضع کشورهای غربی و امریکا از نظر من با گزارش البرادعی تفاوتی با گذشته پیدا نکرده و به رغم اینکه البرادعی اعلام کرده ایران به سمت شفاف سازی پیش رفته است و از ابهام های مربوط به بازفرآوری پلوتونیوم فاصله گرفته، اما به شکلی موضع امریکا و اروپایی ها غیرمنتظره بود.

ویژگی اصلی گزارش آخر البرادعی چه بود؟

این گزارش البرادعی تفاوت ماهوی و جدی با گزارش های گذشته دارد. چون این گزارش دوپهلو نیست و از صراحت بیشتری برخوردار است و به شکل صریح تری اعلام کرده که نگرانی در مورد بحث هسته یی ایران نمی تواند جدی باشد.

با این وجود موضع امریکا و اروپا همان مواضع قبلی است، چرا؟

بحث اصلی آنها این است که ایران باید غنی سازی را متوقف کند. این پیش شرط اصلی آنها برای ادامه مذاکرات و دستیابی به توافقات تازه است و اینطور که به نظر می رسد تا زمانی که تعلیق غنی سازی صورت نگیرد، آنها هیچ توافقی را رسماً از ایران قبول نمی کنند و این می تواند تداوم چالش بین ایران و کشورهای اروپایی و امریکایی باشد چون ایران هم تعلیق غنی سازی را به عنوان خط قرمز خودش در مذاکرات اعلام کرده است و اگر آنها روی آن پیش شرط تعلیق و ما هم روی عدم تعلیق استوار بمانیم می توان با بدبینی بن بست دیپلماسی را اعلام کرد.

اگر به بن بست دیپلماسی رسیده باشیم باید مذاکرات را هم پایان داد؟

خیر، عرض کردم در بدبینانه ترین حالت اما همانطور که می دانید مذاکرات هنوز در جریان است و در جریان مذاکرات می توان به نتایجی که دوطرف را راضی کند دست یافت.

چه عواملی می تواند دو طرف را به این سمت و سو ببرد؟

بستگی به این دارد که طرفین چه دیدی به هم پیدا کرده باشند و در روند آتی مذاکرات مشخص شود. نظر ایران این بود که با این گزارشی که البرادعی ارائه کرده، تعدیلی در موضع طرف مقابل ما ایجاد می شد و وقتی این تعدیل صورت نگرفته است ایران هم حق دارد در آینده با بی اعتمادی به مذاکرات نگاه کند و تن به مذاکراتی جدی ندهد.

باز هم به سمت بن بست می رویم؟

اگر قرار است مساله هسته یی ایران از طریق مذاکرات حل شود باید از طرف مقابل هم حرکت مثبتی صورت بگیرد تا این مساله جلب اعتماد حل و فصل شود. حداقل انتظار این بود که دولت های اروپایی و امریکا از توافق اخیر ایران و آژانس استقبال می کردند. اما اگر آنها همچنان روی مساله تعلیق غنی سازی اصرار کنند و ما هم تعدیلی در مواضع مان ایجاد نکنیم باید بن بست مذاکرات را به صراحت اعلام کرد. فلسفه مذاکره برای تبادل امتیاز است. وقتی قرار نیست کسی امتیاز بدهد و امتیاز بگیرد، مذاکره دیگر معنا پیدا نمی کند.

آقای احمدی نژاد پرونده هسته یی ایران را مختومه شده اعلام کرده اند، مبنای این حرف رئیس جمهوری چیست؟

البته با توجه به گزارشی که البرادعی ارائه کرد بسیاری که خوش بینانه قضاوت می کردند ارزیابی شان این بود که این پرونده به صفحات پایانی اش رسیده و از همین جا مختومه شدن پرونده را استنباط می کردند که مساله ایران با آژانس حل شده و اتهاماتی که کشورهای اروپای غربی و امریکا به ایران وارد می کردند موضوعیت ندارد و مساله راه حل خودش را پیدا کرده است. آنهایی که چنین برداشتی داشتند طرف حساب ما را آژانس می دانستند. این قضاوت، قضاوت شتابزده یی بود چون در این شرایط طرف حساب ما آژانس نیست، زمانی که پرونده ما از آژانس خارج شده و رفته به شورای امنیت دیگر طرف ما آژانس نیست. بنابراین زمانی ما می توانیم پرونده را مختومه اعلام کنیم که با شورای امنیت به توافق برسیم یعنی همان پنج عضو دائم شورای امنیت و آلمان که تا حدی تاثیرگذاری دارد.

آیا آژانس می تواند پرونده ایران را حل و فصل کند؟

من چنین ظرفیتی در آژانس نمی بینم و از این به بعد هم مذاکره با آژانس را بی نتیجه می بینم. ما باید مذاکرات را از مجرای دیگری پیگیری می کنیم.

یعنی شورای امنیت؟

به نظرم شورای امنیت می تواند در این زمینه موثرتر باشد. ما بهتر است از طریق شورای امنیت وارد شویم و از نکات حقوقی و فنی استفاده کنیم و با اعضای دائم شورا به صورت مستقیم وارد مذاکره شویم و موضوع را در آن سطح پیش ببریم.

این راهکار جایگزین است؟

مذاکره با آژانس راهکار خوبی نبود که ما در پیش گرفتیم.

چرا؟

چون اگر قرار بود با مذاکره با آژانس به جایی می رسیدیم، پرونده به شورای امنیت نمی رفت. رفتن پرونده به شورای امنیت یعنی خاتمه یافتن کار آژانس. بنابراین مذاکره با شورای امنیت بهتر است، البته در مذاکرات هم باید از دیپلمات های ورزیده و کارکشته یی استفاده کنیم.

سیاستی که از مجلس در پرونده هسته یی دیدیم، سیاست دنباله روی از جریان کلی بود. آیا این مساله را قبول دارید؟

عموماً مجالس در خیلی از کشورها نقشی در سیاست خارجی ندارند. در کشور ما هم نقش مجلس بسیار کمرنگ تر از تکنوکرات های وزارت خارجه و استراتژیست های سطوح عالی تر که خطوط سیاست خارجی ما را تعیین می کنند، است.

بنابراین مجلس تاثیر چندان زیادی در تعیین استراتژی ها ندارد و صرفاً از باب نقش نظارتی خاصی که دارد، واکنش هایی را از خود نشان می دهد. در مجموع می توان گفت مجلس نقش خاصی ندارد.

بعد از توافق ایران و آژانس شاهد سخت گیری در گروه 1«5 هستیم. کم و کیف صدور قطعنامه چهارم را چگونه ارزیابی می کنید و صف آرایی تازه آنها چه منشایی دارد؟

هنوز چیزی درباره قطعنامه چهارم قطعی نیست. اما زمانی که مذاکرات ایران و آژانس و جلسه شورای حکام در جریان است بیشتر به عنوان یک اهرم جهت فشار به ایران برای نتیجه گرفتن مطرح می شود. به رغم تلاش امریکا و برخی اروپایی ها شورای امنیت تمایلی به صدور قطعنامه جدید علیه ایران ندارد. اما از طرف دیگر در بدبینانه ترین حالت ممکن است علاوه بر صدور قطعنامه های زنجیره یی آمادگی برای مساله یی فراتر از صدور قطعنامه داشته باشیم.هر چند استفاده از زور علیه ایران خطرات زیادی برای آنها در پی خواهد داشت. ایران قدرت نظامی در منطقه است و می تواند آسیب های جدی به طرف مقابل وارد کند.

امریکا از یک طرف ایران را به دخالت در ناامنی های عراق متهم می کند و از طرف دیگر تلاش کرد سپاه پاسداران را در فهرست سازمان های تروریستی قرار دهد. با توجه به توضیحاتی که شما بیان کردید امریکا چه اهدافی را دنبال می کند؟

امریکا راه های گوناگونی برای خودش باز گذاشته که به شکلی بر منطقه خاورمیانه بخواهد تسلط پیدا کند. یکی از این راه ها اتهاماتی است که امریکا در پرونده هسته یی علیه ما مطرح می کند. اگر زمانی بحث هسته یی به نتیجه یی برسد و مصالحه یی هم برقرار شود قطعاً راه های دیگری را به عنوان آلترناتیو در دستور کار قرار می دهد. یکی از این راه ها متهم کردن ایران به دخالت در ناامنی های عراق است و تلاش برای متهم کردن سپاه در این راستا است که نیروهای نظامی ایران مشغول ناامن کردن عراق هستند.

آیا مذاکره امریکا با ایران در عراق را تاکتیکی در راستای همین استراتژی می دانید؟

من از اول هم با این نحوه مذاکره با امریکا مخالف بودم که ما سر مسائل عراق با امریکا مذاکره کنیم. چگونه مذاکره می خواهد به نتیجه برسد که هنوز دو کشور مشکلات بین خودشان را حل و فصل نکرده اند. بنابراین مذاکره با امریکا باید به گونه یی طراحی می شد که در وهله نخست مسائل و مشکلات دو طرف مورد بحث قرار می گرفت و به موازات آن مسائل عراق هم پیش می رفت اما امریکا از ورود ایران به مذاکرات به شکل تبلیغاتی استفاده کرد و در افکار عمومی این مساله را جا انداخت که ایران یکی از پایه های مشکلات داخلی عراق است. بنابراین ما دستاورد مطلوبی از این مذاکرات نداشته ایم.

آیا در تعویق صدور قطعنامه دوم هم موثر نبود؟

برخی این تحلیل را دارند اما به نظرم آنچه باعث تاخیر در صدور قطعنامه شود فشارهای اروپا و مذاکراتی که سولانا با آژانس در پیش گرفت در این زمینه موثر بود.

پس دستاوردی داشته است؟

توقع ما این بود حداقل امریکا اجازه ملاقات با دیپلمات ها را بدهد. وقتی تغییری در مواضع امریکا و هم پیمانانش ایجاد نشده نمی توان دستاورد چندانی برای این مذاکرات قائل بود.
d

داریوش قنبری: زمینه استعفا و حتی عزل دانش جعفری مهیا شده است

دکتر داریوش قنبریداریوش قنبری، نماینده مجلس ، اختلاف دانش جعفری و رئیس جمهور را مربوط به حدود دو ماه پیش دانست و گفت: وزیر اقتصاد به دلیل دخالت‌های رئیس جمهور در تعیین نرخ سود بانکی، دو ماه قبل قصد داشت استعفا کند. این کشمکش و دعواها به سیاست دستوری رئیس‌دولت برمی‌گردد؛ چرا که احمدی‌نژاد به ویژه در مسائل تخصصی اقتصادی، با سیاست دستوری غیرعلمی برخورد می‌کند...

------------------------------------------------------------------------
 
 شایعه استعفای «داود دانش جعفری» وزیر اقتصاد دولت نهم، با وجود تکذیب برخی از افراد بانفوذ در دولت نهم، به قوت خود باقی مانده و روز به روز افزایش می‌یابد.

در این‌حال، یک خبرنامه داخلی دولتی  از استعفای دانش‌جعفری خبر داده بود. در این خبرنامه آمده است: شایعه استعفای وزیر اقتصاد قوت گرفته و پیگیری خبرنگار این رسانه دولتی برای تماس با مدیرکل روابط عمومی وزارتخانه و دفتر وزیر به سرانجام نرسیده است چرا که تلفن همراه مدیر روابط عمومی خاموش و در دفتر وزیر هیچ‌کس برای پاسخگویی حضور نداشته است.

در همین خصوص، «داریوش قنبری» نماینده مجلس ، اختلاف دانش جعفری و رئیس جمهور را مربوط به حدود دو ماه پیش دانست و گفت: حدود دو ماه پیش اختلاف و کشمکش شدیدی بین آقای وزیر و احمدی‌نژاد بر سر بحث تعیین نرخ سود بانک‌ها پدید آمد که دانش جعفری آزرده خاطر شد.

وی افزود: با توجه به قرائن و شواهد موجود، زمینه استعفا و حتی عزل دانش جعفری مهیا شده است و اگر این اخبار تا حدودی هم صحت داشته باشد، نهایتا منجر به استعفا و یا عزل ایشان خواهد شد.

وی با بیان اینکه «دانش جعفری از دو ماه پیش قصد استعفا داشته»، گفت: وزیر اقتصاد به دلیل دخالت‌های رئیس جمهور در تعیین نرخ سود بانکی، قصد داشت استعفا کند.

قنبری در خصوص دلایل اختلاف رئیس جمهور با وزرای دولت نهم گفت: این کشمکش و دعواها به سیاست دستوری رئیس‌دولت برمی‌گردد؛ چرا که احمدی‌نژاد به ویژه در مسائل تخصصی اقتصادی، با سیاست دستوری غیرعلمی برخورد می‌کند.
 


دانشگاه آزاد اسلامی

نماینده مردم ایلام در مجلس شورای اسلامی گفت: دانشگاه آزاد اسلامی با تاسیس واحدها و مراکز آموزشی در دور افتاده ترین نقاط کشور، انقلابی علمی، فرهنگی را پدید آورده است.
 دکتر داریوش قنبری افزود: باید مجموعه این تلاش ها و تحولات که مدیون مدیریت شخص دکتر جاسبی است را تحت عنوان یک انقلاب علمی و فرهنگی نامگذاری کرد. عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس شورای اسلامی تصریح کرد: در بسیاری از نقاط کشور که دانشگاه های دولتی، قدمت بسیار زیادی هم دارند در مقایسه با دانشگاه آزاد اسلامی به لحاظ فضای آموزشی، نسبت استاد به دانشجو و تجهیزات و وسایل آموزشی در رتبه های پایین تری قرار دارند که این موارد را باید به حساب مدیریت این دانشگاه گذاشت. وی گفت: در استان ایلام با وجود اینکه دانشگاه آزاداسلامی واحد ایلام تازه تاسیس است نسبت به دانشگاه دولتی که سابقه تاسیس آن قبل از انقلاب است، توسعه بیشتری پیدا کرده است.
دکتر قنبری اضافه کرد: تقریبا در تمام کشور، وضعیت به همین منوال است و این می تواند یک الگوی مدیریت برای دانشگاه های دولتی باشد تا از این الگوی مدیریتی در راستای توسعه علمی و فرهنگی کشور استفاده شود.  وی افزود: دانشگاه آزاد اسلامی به پر کردن خلا» معرفتی و علمی در کشور کمک کرده و تاکنون از خروج 60 میلیارد دلار ارز برای تحصیل دانشجویان در خارج از کشور جلوگیری کرده که کمک بزرگی به اقتصاد کشور بوده است. دکتر قنبری افزود: میزان استقبال مردم و دانشجویان از این دانشگاه و مدیریت آن پاسخگوی هرگونه تنگ نظری است که نسبت به این دانشگاه صورت می گیرد. وی تصریح کرد: دانشگاهی که از صفر شروع کرده است، امروز به بزرگ ترین دانشگاه خاورمیانه تبدیل شده است و رئیس دانشگاه نیز به عنوان رئیس اتحادیه دانشگاه های جهان اسلام انتخاب شده و این، بیانگر جایگاه مدیریتی دکتر جاسبی است. عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس شورای اسلامی تاکید کرد: تثبیت هویت ملی جوانان و دانشجویان، یکی از موفق ترین دستاوردهای دانشگاه است و در بحث فرهنگی و علمی کشور نیز این دانشگاه تحول عظیمی در کشور ایجاد کرده است و بنده از وجود چنین مدیریتی به خود می بالم.
نماینده مردم ایلام در مجلس شورای اسلامی به نقش واحد ایلام در توسعه علمی و فرهنگی استان اشاره کرد و گفت: حضور و تحصیل هفت هزار نفر دانشجو نسبت به جمعیت استان، قابل ملاحظه است و این دانشگاه موفق شده است جوانان جویای تحصیل را از نقاط استان جمع کرده و ضمن توانمند ساختن آن ها به لحاظ تخصصی از مشکلاتی که ناشی از دوری جوانان از خانواده های آنان است و تحمیل هزینه های دیگر جلوگیری کند.
     دکتر قنبری در ادامه گفت: تنوع رشته های واحد ایلام و توسعه فضاهای آموزشی در این واحد قابل توجه است و جوابگوی نیازهای علمی و تخصصی استان است و باید از مسوولان این واحد به دلیل تلاش هایی که در جهت توسعه آن داشته اند تقدیر کرد.

 

دکتر داریوش قنبری