مصوباتی که محقق نشده اند
بخش دوم از مصاحبه:
در کنار سهمیه بندی بنزین معاون اجرایی رییس جمهور و حتی خود رییس جمهور از سهمیه بندی سایر منابع انرژی مثل برق خبر داده اند. با این مشکلاتی که شما اشاره کردید، می شود دورنمایی روشن را برای این قانون نانوشته سهمیه بندی ترسیم کرد؟
سهمیه بندی بنزین مشکلات خود را نشان داده و ناموفق بودن این طرح را همه شاهدند. خود فتاح هم دیگر هم از این عدم موفقیت باید درس بگیرند و بحث سهمیه بندی انرژی را مطرح نکنند. من فکر می کنم با اجرای تقوای اقتصادی به جایی نخواهیم رسید. در کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه سعی بر این است که باید بیشتر مصرف کنند تا تولید بیشتر شود. اینکه ما در کشوری که دارای ذخایر نفتی است بیاییم بنزین را سهمیه بندی کنیم، زیاد قابل توجیه نیست. البته بحث هدفمند کردن یارانه ها را باید در نظر داشته باشیم. اما سهمیه بندی بنزین راهکاری مناسب برای هدفمند کردن یارانه ها نیست. ضمن اینکه این بحث سهمیه بندی آثار ناگواری را در تورم داشته است و کسانی که می گفتند بنزین را سهمیه بندی کنیم و عرضه بنزین آزاد نداشته باشیم به خاطر ترس از همین تورم بود. اما اکنون به اثبات رسیده که این اثر تورمی سهمیه بندی به مراتب بیشتر از عرضه آزاد بنزین بوده است .
آقای جنتی در یکی از خطبه های نماز جمعه تهران عنوان کرده بودند که با توجه به سال اتحاد ملی و انسجام اسلامی در بحث تایید صلاحیت کاندیداهای مجلس هشتم، آنها باید مصداق این نامگذاری باشند و با اعتراض خود اتحاد ملی را کمرنگ تر خواهند کرد. فکر می کنید چرا با وجود اینکه 8 ماه به انتخابات مانده این چنین فضای حاکم سعی دارد هزینه را برای کاندیدهای غیر خودی بالا ببرند ؟
خوشبختانه رهبری جواب آقای جنتی را دادند و گفتند که؛ هر گونه رد صلاحیتی باید مستند به قانون باشد. بیان این سخن از جانب رهبری به این نگرانیهای در بین احزاب و گروههای سیاسی پایان داد. اگر ما می خواهیم به این شعار عمل کنیم باید به وفاق هنجاری پایبند باشیم و اینکه ما باید با عمل به قانون این را ثابت کنیم.
کد خدایی سخنگوی شورای نگبهان قانون اساسی گفتند که این امکان وجود دارد که افرادی که در انتخابات مجلس هفتم رد صلاحیت شده اند در انتخابات مجلس هشتم تایید صلاحیت شوند و هاشمی رفسنجانی هم گفتند که؛ امیدوارم باز این تنگ نظری ها تکرار نشود. پیش بینی شما از انتخابات مجلس هشتم چیست؟ آیا فکر می کنید باز ما شاهد رد صلاحیت گسترده کاندیداهای اصلاح طلب به مانند انتخابات مجلس هفتم خواهیم بود؟
من فکر می کنم با توجه به صحبت های اخیر رهبری رد صلاحیت گسترده در انتخابات مجلس هشتم را نخواهیم داشت.
اخیراً آقای الهام سخنگوی دولت اعلام کرده اند که بعد از ماه رمضان دو دوم سفر های استانی رییس جمهور آغاز خواهد شد می خواستم از پیگیری مصوبات استانی رییس جمهور بپرسم. با توجه به اینکه ماه قبل هم استاندار ایلام از نرخ 5/93 درصدی تحقق مصوبات استانی رییس جمهور خبر داده بودند.
من تعجبم این جاست که دقت آقای آزاد چقدر بوده که 93 درصد را هیچ اما آن نیم درصد را هم محاسبه کرده اند که البته این دقت جای تقدیر دارد. ولی واقعیت چیزی غیر از این است. من اصلاً صحبت های استاندار را قبول ندارم و بارها هم به ایشان تذکر داده ام که این چنین آمارهایی را ارئه ندهند. در بحث مصوبات استانی این چنین مطرح می کنند که بعضی مواقع احساس می شود نرخ توسعه یافتگی صنعتی ما از اصفهان هم بیشتر است. یعنی به نحوی که وسوسه می شویم برویم از جاهای دیگر بیکار ها را بیاوریم و در استانمان شاغل کنیم. آمارها بیشتر تبلیغاتی است و جالب است که آمارهای دستگاههای دولتی هم با هم تفاوت دارد. نمونه اش آمار نرخ بیکاری است. از 15 درصد سازمان مدیریت تا 30 درصد اداره کار اعلام می شود. شاید منظور آقای آزاد از این درصد کوپن قند و شکری است که در سفر رییس جمهور به استان اعلام شده است. اگر این است که من فکر می کنم تا 100 درصد هم محقق شده است. موارد دیگر که مربوط به توافقات بین دستگاههای دولتی بوده و بار مالی برای دولت به همراه نداشته است تنها اجرا شده است. اما آن دسته از مصوباتی که سرنوشت ساز بوده اند ما در مصوبات استانی نداشتیم و همان مصوباتی هم که تصویب شده هم هنوز اجرا نشده است. طبق یکی از مصوبات استانی قرار شد 70 میلیارد تومان اعتبارات به این شکل که 40 میلیارد سال 84 و 30 میلیارد سال 85 اختصاص داده شود. اما در سال 84 تنها 2 میلیارد و 600 میلون تومان تحقق پیدا کرد و سال 85 هم 24 میلیارد تومان تحقق پیدا کرد. یعنی با یک حساب سر انگشتی تقریبا 35 درصد مصوباتی که بار مالی برای دولت داشته اند اجرا شده اند و بقیه هم همچنان روی زمین مانده اند. من به آقای آزاد توصیه می کنم یک بار دیگر محاسبات خود را تکرار کنند و مورد بازخوانی قرار داده و به محک ماشین حساب بگذارند.
در ادامه بحث آمارها آقای اعلمی گفته بود که سفرهای استانی رییس جمهور تنها یک دست آورد داشته و ان هم این است که آبروی مناطق محروم برده شده است. همین آمار 5/93 درصد آقای آزاد که اعلام می کنند اگر یک خیری بخواهد یک مدرسه برای این همه بازمانده از تحصیل بنا کند، با دیدن این آمار و ارقام منصرف خواهد شد.
بله، این گونه آمار ارائه کردن اصلاً خطرناک است و این پیامد را دارد که ما بیاییم کلمه محرومیت را از انتهای نام ایلام حذف کنیم. یعنی بدون اینکه اصل محرومیت حذف شده باشد ما بیاییم لفظ محرومیت را حذف کنیم و برای اینکه بخواهیم موفقیت های انجام نشده را بزرگنمایی کنیم، بگوییم ایلام بهشت است. طبیعتاً به این شکل نگاه دولت هم از استان سلب خواهد شد و این مهمترین آفت ارائه آمارهای غلط است.
ماهیت سفرها را چگونه ارزیابی می کنید؟
من معتقدم در مجموع هم سفرهای استانی به نفع مناطق محروم نیست. در استانهای برخوردار معمولاً مصوبات بهتر و تاثیرگذاری به تصویب رسیده است و بیشترین اعتبار تخصیص داده شده است و این با روحیه و شعار عدالت محوری رییس جمهور در تناقض است. در سفرهای اخیر، رییس جمهور یک سری امتیازهای خاص برای استانهای برخوردار در نظر گرفته اند که در تضاد کامل با بحث عدالت محوری است. مثلا سقف اعتبار برای استانهای محروم که در اولین سفرهای استانی صورت گرفت 3 میلیون تومان بود در صورتی که در استانهای برخوردار اخیر این مبلغ 5 میلیون تومان بوده است حالا اینکه همان 3 میلیون تومان هم در ایلام اجرا نشد، بماند.
خوب با این شکل دور دوم سفرها هم بعد از ماه رمضان شروع خواهد شد.
من معتقدم با این روند اگر سفرها انجام نشود، بهتر است. چون سفرها با این شیوه در راستای حل مشکلات مردم نیست. رییس جمهور هم یک دیالوگ منطقی و قابل قبول با مردم برقرار نمی کند. چون از زبان خود مردم مشکلاتشان را نمی شنود. رییس جمهور در بهترین حالت یک مونولوگ را با مردم برقرار می کند و یک سخنرانی یک طرفه که می تواند از طریق صدا و سیما هم برای همه مردم پخش شود حرفهای خود را تکرار کند. به این شکل وقت هیچ کس هم تلف نخواهد شد. قرار نیست که حرفهای تکراری در ایلام، مهران و شیروان چرداول و جاهای دیگر هم تکرار شود. ضمن اینکه این سفرها هم دارای بار مالی است. من می گویم باید رییس جمهور صحبت های مردم را بشنود و برای حل مشکلات مردم هم برنامه و عزم جدی هم داشته باشد.
در بحث تبعیض اعتبارات که اشاره کردید فکر کنم غیر مستقیم به بحث شعارها برگردد. بسیاری بر این امر معتقدند که تخصیص اعتبارت بیشتر در استانهای برخوردار که اخیراً میزبان رییس جمهور بودند مثل استان فارس و به ویژه شهرستان پارسیان، سر دادن شعارهای هسته ای جالبی از سوی مردم این منطقه بود که باعث تخصیص 80 میلیارد تومان اعتبار بیشتر شد.
اتفاقاً در جریان سفر به ایلام جوانان شعار می دادند که بیکار هستیم و شغل می خواهیم. آلان پس از 2 سال سوأل از رییس جمهور این است که چه شغلی در استان ایجاد شده است؟ چون سرمایه گذاری در استان صورت نگرفته است. بر خلاف بخش خصوصی از طرف دولت توجهی برای محرومیت زدایی در استان صورت نگرفته است.
آلان هم یک مسئله ای که در محافل سیاسی استان شایع است کنار رفتن استاندار بعلت عدم پیشرفت مصوبات استانی است.
اینکه پروژه ها پیشرفت نکرده اند مختص استان ایلام نیست و همه جا این مشکل وجود دارد. اگر هم قرار باشد به خاطر عدم پیشرفت مصوبات استانی استاندار را برکنار کنند، بایستی استانداران تمامی استان ها را بر کنار کنند.
فکر نمی کنید که این آمار ها هم صرفاً یک راهبرد از سوی آقای آزاد بر ماندن و دفاع از عملکرد خود باشد.
شاید، ولی به نظر من این آمارهای آقای استاندار یک فرافکنی است. صحبت های آقای آزاد برای این است که خودش را یک استاندار موفق جلوه دهد.
مگر نه اینکه این موفق بودن را باید مردم مشخص کنند نه خود استاندار.
بله، خوب این مردم هستند. مردم شاهدند که در پیشرفت پروژه ها چه تحولی شکل گرفته است. هر چند خود استاندار هم به تنهایی نمی توانند کاری از پیش ببرند و بخش قابل توجهی از ناکارمدی استاندار به بی توجهی مسولان کشور بر می گردد.
ولی خوب اگر استاندار به میان مردم می رفتند و بعد آمارها را اعلام می کردنند، فکر نمی کنید واقع بینانه تر بود؟
مردم این آمارها را قبول ندارند. مردم در این زمینه جلوتر از مسوولین هستند. نمی شود در عصر فن آوری اطلاعات با آمارهای غیر واقعی و دورغ مردم را فریب داد. وقتی بیکار ها سر کار رفتند و پروژه ها پیشرفت داشت، آن وقت مردم می بینند چقدر مصوبات استانی محقق شده است.
بعضی از نمایندگان ماههاست در مناسبت های مختلف اقدام به شرکت در مجالس و دادن کارت تبریک حتی به مدیران مدارس، دهیارها و هیات های امنای مساجد روستاها می کنند و به نوعی سعی می کنند خود را به بدنه مردم متصل کنند. سوالی که از شما داشتم این است چرا ما کمتر دکتر قنبری را میان مردم می بینیم، ارتباط شما با عامه مردم چرا اینقدر کم است؟
عدم ارتباط من با بدنه مردم به دلیل مشغله های زیادی است که در سطح کلان دارم. من فکر می کنم نماینده باید به مسائل کلان کشور و مردم استان بپردازد. اینکه من قنبری به میان مردم بروم و کارت تبریک میان آنها توزیع کنم این مشکلی را از مشکلات مردم حل نمی کند. مردم نیاز به تبریک و تسلیت من نماینده ندارند. چرا که از من نظارت و پیگیری حل مشکلات را از طریق دستگاههای اجرایی و قانونگذاری با تصویب قوانین که مشکلاتشان را حل کند، دارند. البته من کانالهای لازم برای اطلاع رسانی دارم. من نیازهای استان را اولویت بندی کرده ام. مسئله اشتغال را نیاز اول استان می دانم. ضمن اینکه در حد گردآوری اطلاعات و درک مشکلات مردم در بین آنها هستم، اما مهم این است که ما این مشکلات را تبدیل به راهکار برای حل مشکلات بکنیم. ما به مشکلات واقف هستیم اما بحث اصلی بحث راهکار اجرایی و ملتزم کردن دستگاههای اجرایی به حل مشکلات مردم است. فرهنگ سازی حاکم بر استان این است که مردم انتظار دارند نماینده بیشتر در میانشان باشند و با آنها گپ بزند و درباره مشکلات حرف بزنند. مردم رفتار پوپولیستی را از نماینده انتظار دارند و اینکه نماینده دست به کارهایی بزند که بیشتر به فیلم بازی کردن شبیه است تا به کارهای واقعی پرداختن و حل مشکلات مردم.
بسیاری بر این امر معتقدند که دکتر قنبری بر خلاف سایر بهارستان نشینان استانی دخالت چندان و یا حداقل تعیین کننده ای در ساختار مدیریتی استان ندارد. یعنی بر خلاف سایر همراه هان مجلسی که تا عزل و نصب فلان دهیار و حتی مدیر مدرسه همفکر خود هم پیش رفته اند، چنین رفتاری را کمتر از شما دیده اند.
به لحاظ قانون وظیفه یک نماینده غزل و نصب نیست. وظیفه نماینده نظارت است و در مقابل مدیر که کارنامه خوبی ندارد، تذکر بدهد. اما اینکه نماینده با اغراض سیاسی به عزل و نصب بپردازد یک کار غیر قانونی و نقض غرض است. کسی که به عنوان نماینده برای حفاظت از قانون و حقوق مردم انتخاب شده است، بیاید و قانون را نقض کند پذیرفتنی نیست. من وظیفه نظارتی خود را به خوبی انجام داده ام. هر جا لازم بوده برای کنار رفتن یک مسئول به مدیران دستورات لازم را داده ام.
و آخرین نمونه این تغییر مدیریت؟
آخرین نمونه اش اقدام شخصی من برای تغییر مدیریت دانشگاه ایلام بوده است.
بسیاری از کاندیداها و نمایندگان استان ماههاست که فعالیت های انتخاباتی خود را آغاز کرده اند چرا ما از شما آن چنان فعالیتی را نمی بینیم؟ آیا شما اصلاً در انتخابات مجلس هشتم شرکت می کنید؟
من اگر دنبال منفعت شخصی خودم باشم و رفاه خودم و خانواده ام را در نظر بگیرم، باید وارد انتخابات مجلس هشتم نشوم. ولی از طرف دیگر احساس می کنم بودن من در عرصه انتخابات یک نیاز برای استان و برای دفاع از حقوق مردم بایستی در این عرصه حضور باید کنم. این وظیفه ای است که روشنفکران جامعه و آنهایی که احساس تعهد و وظیفه می کنند، بایستی داشته باشند. کسانی که می توانند از حقوق مردم دفاع کنند و در مقابل ناعدالتی های که وجود دارد بیاستند و حتی اگر لازم هم شد جان خودشان را قربانی کنند. به نظر من فدا کردن جان هم در راه دفاع از حقوق مردم یک تکلیف قانونی وی الهی است.
طی روزهای اخیر شنیده شده که شما در حوزه انتخابیه تهران و در لیست انتخاباتی حزب اعتماد ملی شرکت می کنید این مسئله تا چه حد واقعیت دارد؟
بعضی از دوستان این پیشنهاد را من داده اند اما علاقه خودم این است که در ایلام باشم و از حوزه قبلی خودم کاندیدا بشوم. چرا که از این لحاظ عملکرد گذشته خودم را بسنجم و ببینم واقعاً نقشی که من در مجلس داشتم چقدر مورد تایید مردم بوده است. چون طبق قانون وظایفی را که قانون برای من در نظر گرفته انجام داده ام.
فکر می کنم با در پیش گرفتن این رویکرد نقد گرایانه از سوی شما در رابطه عملکرد دولت بحث رد صلاحیت شما جدی است و به نوعی قوت گرفته است. برخورد شما با این مسئله چگونه است و آیا تدبیری اندیشیده اید که منتهی به تایید صلاحیت شما شود؟
انتقاد من از دولت و مواضعی که در رابطه با نقد عملکرد دولت داشته ام، بر اساس وظیفه نظارتی من بوده است که بر اساس قانون و آیین نامه داخلی مجلس که یک قانون ارگانیک و از معتبرترین قوانین است و اعتبارش از سایر قوانین بالاتر است، بوده است. تمام اظهار نظر های من بر اساس این قوانین بوده و اگر من به این وظایف نمی پرداختم باید رد صلاحیت می شدم. اگر به خاطر نقد دولت و انجام وظیفه نظارتی خود رد صلاحیت شوم این یک کار کاملاً غیر قانونی است. ضمن اینکه از این ناحیه زیاد نگران نیستم و اگر هم رد صلاحیت شدم این مردم هستند که قضاوت می کنند چه اتفاقی افتاده است که من رد صلاحیت شده ام. آیا بیان حرف دل مردم بعنوان نماینده جرم است؟ من حرفهای دل مردم و نارضایتی های وسیع را که از مسئولین دارند، گفته ام.